۱۳۹۰ خرداد ۳۰, دوشنبه

شیرین کردن دوبارۀ رابطۀ رئیسارهبری

روزنامۀ پرملاحت و باعطوفت کیهان مقاله ای دربارۀ راههای ابراز محبّت زن به شوهرش منتشر کرده و مدّعی شده است که اینها مانع فاصله افتادن بین زن و شوهر و دلخوری آنها از يكديگر می گردد و زندگی زناشویی را شیرین و شیرینتر می کند. با الهام از این مقالۀ پرمغز، اینجا توصیه هایی برای دکتر احمدی نژاد آورده ام که با به کاربستنشان انشالله رابطۀ رئیسارهبری ایشان و آقای خامنه ای دوباره شیرین بشود و آن دو عزیز به آغوش هم خزیده، تا ظهور عن قریب امام مهدی عاشقانه همانجا بلمند؛ به کوری چشم استکبار جهانی و فتنه گران و انحرافیـّون و التون جان و همسرش! الهی آمین!


یکی از كارهای مشكل او را انجام دهيد  -  خودتان بی سر و صدا استعفا بدهید و بگویید علـّت آن آنفولانزای خوکی است که در مراسم ارتحالیدی امسال از صادق لاریجانی به شما سرایت کرده است. بروید سر خانه داری، کاشتن سبزی خوردن و وجین علفهای هرز باغچه.


با هم يك كار سرگرم كننده انجام دهيد  -  هاشمی را دعوت کنید و دو نفری خوب مشت و مالش دهید، یا سعی کنید تاریخ تولد جنـّتی را حدس بزنید، یا  پیک نیک بروید بازداشتگاه کهریزک.


هر روز به او اس ام اسی عاشقانه بزنید  -  مثلاً:
« مقعد ما  سر ماست      هدیه به رهبر ماست » یا
« این همه واجبی زدم      به عشق رهبرم زدم »


حسّ قدردانی خود را ابراز كنيد  -  وقتی او به شما کمک کرده و با عرّ و گوز و بگیر وببند و بزن و بکش از ریاست جمهوری تقــّلبی شما دفاع می کند، بگذاريد بداند كه شما قدردان زحمات او هستید. درهمین راستا، به آن وزیر اطـّلاعات کس مشنگ مورد تأیید او محلّ بدهید.


برای او دعا كنيد  -  که از شما بیشتر به آن احتیاج دارد. اگردر آن دنیا دگنکی در جای مناسب شما قرار دهند، مطمئن باشید که نصیب او برج میلاد خواهد بود.


سنّ خود را برای لحظاتی فراموش كنيد و با هم كارهای بچه گانه و شادی آور انجام دهيد  -  با هم وسط خیابان پاستور گل کوچیک بازی کنید، ولی خواهشاً در شمارش گلها تقلــّب نکنید.


قبل از نظافت و دور انداختن هر چيز با او هماهنگ كنيد  -  وقتی سه وزارتخانه را با همه دفتر و دستک و وزیران گوزمَلــَّـقشان جارو پارو کرده، دور می ریزید، قبلاً ندایی هم به او بدهید، هر چند که توفیری در کار مملکتِ به فاکِ فنا رفته نکند.


با هم به پياده روی يا گردش برويد  -  عصرها بروید پارک دانشجو در چهارراه ولی عصر تهران و لابلای گل و بوته و دار و درخت خلوت کنید که این پارک میعادگاه عاشقان پا کباخته و چاکخورده ای چون شماست. 


توقــّع نداشته باشيد فکرتان را بخواند  - اگر ناگهان هاله ای بر سرتان می درخشد و حس خفنی دارید که خود امام زمانید، به او هم بگویید که بداند احیاناً نایب کیست.


با هم بخنديد  -  شب در تختخواب با هم کتاب خطبه های امام جمعه حسنی را بخوانید، یا ویدیوی مصاحبۀ مصلحی پس از تظاهرات بیست و پنج بهمن  را تماشا کنید. از خطبه های نماز جمعۀ احمد خاتمی پرهیز کنید که باعث کابوس می شود. 


از جاسوسی كردن بپرهيزيد  -  آن را بسپارید به مادر قحبه هایی که در سازمانهای متعدّد اطـّلاعاتی و امنیتی و حفاظتی و حراستی، روز و شب، چپ و راست، به موازات هم، مشغول جاسوسی در کار ملــّت و یکدیگرند.


غذاهای مورد علاقۀ او را تهیه کنید  -  از عبّاس غفـّاری، دوست رمّال مشایی، دستورغذای دلمۀ لبنانی الغایط فی البول را گرفته و برایش شامی لذیذ و رومانتیک مهیا کنید.


درباره آينده گفت وگو كنيد  -  کم کم به او حالی کنید که مشایی چه کدبانویی است و چه هزاران هنرهایی که از سرانگشتانش نمی ریزد، باشد که مهرش در دل ایشان افتد.


بگذاريد او مرد خانه باشد  -  دست از سرپرستی وزارت نفت بردارید و بگذارید نان آور خانه او باشد.


بگوييد « معذرت مي خواهم »  -  اگرچه این کار از خنــّاق گرفتن برایتان دردناکتر است.


به قول های خود عمل كنيد  -  طرح هدفمندی یارانه ها را چنان تا ته اجرا کنید که ماتحت منتقدان فتنه گرکه هیچ، ماتحت ملــّت هم جر بخورد. 


گذشته ها، گذشته!  -  چنانچه با دستگیری رمّال مخصوصتان باعث آزردگی شما شده است، او را ببخشید و رمّال دیگری پیدا کنید که باب میل او هم باشد؛ جن ها را بگیرد و بیاورد دست آقا را ببوسند و در دیسکوی بیت رهبری با آهنگهای دی جی حدّادیان تکنو برقصند و شاخ افشانی و سم کوبی کنند.


چيزی از او مخفی نكنيد  -  ولی اگر کردید و او پیدایش کرد، بگویید « این هوگو جونه که از ونزوئلا اومده و داره اون زیر، فنرهای تختخوابو تعمیر می کنه. اونم که تو کمده، مورالس جونه که از بولیوی اومده لولاهامو روغنکاری کنه.  »


از كارهای عجيب و غريب او لذ ّت ببرید  -  وقتی حسّ شاعری اش گل می کند و کس شعر می بافد، جلو استفراغتان را گرفته، بلند بلند به به و چه چه کرده، او را با حافظ و سعدی و بخصوص شهریار مقایسه کنید.


با هم بازی کنید  -  دو کابینه انتخاب کرده، به آنها چوب و چماق و شوکر وباتوم و قمه داده، در صحن مصـلــّای تهران به جان هم بیندازید. اگر او شما را شكست داد، جر نزده، تنها لبخند بزنید. اگر شما او را شکست دادید، بگویید می دانید که مخصوصاً باخته که دل شما را خوش کند. این بازی را به ترتیب با مدّاحها و بسیج و سپاه و نیروی انتظامی هم تکرار کنید.


در برابر دوستانش به او افتخار كنيد  - هر وقت جنـّتی و مصباح به حضور می رسند، دستمال یزدی مصباح را که همیشه همراهش است، گرفته، خایه های سیّد را چنان برق بیندازید که چشمان آن دو پیرسگ را کور کند.


عكس او را در صفحه كامپيوتر و موبایل خود قرار دهيد  -  گرچه تمام کوچه ها و خیابانها و بزرگراهها و میدانها و در و دیوار داخلی و خارجی ساختمانها و اداره ها و بانکها و بیمارستانها و سینماها و مغازه ها و حمامها و توالتهای عمومی  پر از عکسهای اوست.


ماشينش را بشوييد  -  ماشین هم نشد، یک چیزش را – نه از آن چیزهایی که موسوی می گفت – بشویید.


با هم عبادت كنيد  -  بعد در فیس بوک صفحۀ مشترکی باز کرده برای امام زمان یک فرند ریکوئست بفرستید.


غذايتان را زير نور شمع بخوريد  -  بخصوص غذاهای عبّاس غفـّاری را که در زیر نور شمع، جلوه ای طلایی رنگ دارند.


خودتان را دوست بداريد  - واضح است که اعتماد به نفستان کم شده است. ویدئوی هالۀ نور را چند بار نگاه کنید و یاری گرفتن از سرپنجه های طلایی‌ دکتر مورتون مظاهری را  مد نظر قرار دهید، گرچه به قول ما ترکها پوخ دان کانفت چیخماز، یعنی‌ استحصال آب نبات از گه‌ ناممکن است! 


در ناخوشی مراقبش باشيد  -  وقتی خمار است به کنارش شتافته و دو سه بست سناتوری توپ برایش بچسبانید تا کیفور شود. 


در چشمان او بنگريد  -  خنـّاس منـّاسی را که به قول ترکها از چشمهایش می بارد، ندیده بگیرید.


عكسهای عروسی و سند ازدواجتان را به نمايش بگذاريد  -  عدد  ۲۴٬۵۲۷٬۵۱۶  را بر لنبرتان تاتو کنید، و روز تولدش او را به شهرک غرب برده و بدهید جملۀ « نظر من به احمدی نژاد نزدیک تر است » را به  سینه اش بکوبند.




قیژک کولی
خرداد  ١٣٩٠ 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر