۱۳۹۰ مهر ۷, پنجشنبه

معمایی به نام احمدی نژاد - کیست پدرسوخته!؟



گو چه کسی بر همه کوتولگان               یکـّه امیر است پدرسوخته
عاشق آشوب و به حق دکتر ِ                 هیر وَ ویر است پدرسوخته
در شکمش روده نبُد هیچ راست              پیچ تو گیر است پدر سوخته
عالم جنـّی و شیاطین را                       مثل سفیر است پدرسوخته
ملّت بیچارۀ ما در کـَفـَش                     عین اسیر است پدرسوخته
کلّ جهان زو به ستوه آمده                    بس که شریر است پدرسوخته
ریده به هر گوشۀ این مملکت                اِندِ مدیر است پدرسوخته
شرم و حیا، آب ندارد به رو                 همچو کویر است پدرسوخته
کرد حرامش زن او سیْد علی                دست به کیر است پدرسوخته
رقص چو الویس کند، پای وی               کفشک جیر است پدر سوخته
عالم دهر است و زده پوزۀ                   هر چه وزیر است پدرسوخته
دور و برش مملو بی مایگان                 چون که فطیر است پدرسوخته
هر کَسَکی یک دو سه روزی بخورْد       عین خمیر است پدر سوخته
برده ز جمعی فـَدَوی عقل و هوش          مثل پنیر است پدرسوخته
هی خس و خاشاک به چشمش رود         چون که بصیر است پدرسوخته
خلق به کونش علمی سبز کرد               باز نمیر است پدرسوخته
تا به جهان هست، بدان روز ما              تیره چو قیر است پدرسوخته
کاش که دستم برسد چَک زنم                حیف صغیر است پدرسوخته

با پوزش از پیشگاه زنده یاد ایرج میرزا به خاطر دزدیدن وزن و ردیف شعرش!


قیژک کولی
مهر ١٣٩٠

۱۳۹۰ مهر ۲, شنبه

پنج فاز سکس ناب اسلامی به فتوای آیت الله قزوینی سپوزمانی


اخیراً از مرجع تقلید جوان، آیت الله عظمی ابوالحسن قزوینی سپوزمانی، معروف به « حاجی ابولی » دربارۀ سکس ناب اسلامی استفتا کردم. فتوای داهیانۀ ایشان چنان ژرف و  استدلالاتشان چنان صادقانه بود که آنها را به شعر در آوردم تا شما عزیزان هم مستفیض گردید، شاید که به گلۀ رو به فزونی این شبان راه خدا بپیوندید. فقط زیاد به آیت الله نزدیک نشوید که عواقبش گردن خودتان است (عکس بدون شرح زیر را ببینید!) ما که با ایمیل استفتا کردیم (از ترس کونمان!) این هم فتوا و استدلالات مربوطه:  

گفتم او را « آیت الله جوان!                   سکس اسلامی چه باشد؟ کن عیان! »
گفت « قیژک! آفرین بر پرسشت!            چون بُوَد اندیشۀ پیر و جوان
ما فقط در کار روضه نیستیم                   حیطۀ ما هم کمر، هم زیر آن
سکس اسلامی بُوَد منظومه ای                 اندر آن چندین حکایت، داستان
سکس اسلامی نباشد قارت و قورت           فازها باشد درون آن نهان
پنج فازی بهر هر مؤمن که او                  یک به یک باید بر آن گردد روان
صیغه، عقدی، مُتعه، یا دافی خفن             او دل تک تک به دست آرد به آن
فاز اول، فاز خوب گفتمان                     اصطلاح فقهی اش هم: لاسمان
می چپانی مغز وی در زودپز                 می فرستیش از زمین تا آسمان
فاز دوم، فاز شیرینی بُوَد                      ماچ و موچی با نوازش: سایمان
فاز سوم، ورزش ماهیچه هاست              وقت محکمتر چلاندن: مالمان
عاقبت نوبت به حمله می رسد                حمله ای چون حملۀ رزمندگان
خمسه خمسه سیخ بر عرّاده اش              می بَرَد، می آورد بر کان و مان
می کند بالا و پایین، چپ و راست           میخ دین می کوبد او با گایمان
فاز پنجم، چون رسیدن بر خداست           فاز آه و آخ و آب و آیمان
آید آن با انتظاری پرثمر                       چون ظهور حضرت صاحبْ زمان
دستِ تخمک دستِ اسپرمی  نهد             دست حق با او بُوَد تا زایمان
این همه زحمت، عرق، آورد و بُرد         در ره اسلام باشد ای جوان!
فتح سنگرهای کفر و شرک وحَرب         مشت کوبیدن به پوز دشمنان
محو استکبار آمریکا و غرب                کوفتنْ چتر ولایت بر جهان
این نه کاری ساده، تخمی تخمی است       لشکری جانباز می خواهد! پس بدان:
رمز پیروزیّ دین در دو جهان               گایمان است، گایمان است، گایمان!





















قیژک کولی
مهر ١٣٩٠

۱۳۹۰ شهریور ۲۷, یکشنبه

مموتی نامۀ تصویری ۲












مموتی: « عجب اختلاسی بود این دفعه.  پایین نمی ره بد مصّب! »













مموتی: « چقد چغلی ما رو می کنه این گوزبالاق تپه! شیطون می گه بزنم فکّ شو بیار پایین ها! عینکی ِ کون کرمکی! »













مموتی: « بلندتر بگو عزیز برادر، من گوشام یه ذره گیر داره. آخرین بار که شستم شون با مامانم رفته بودم حموم، زورم کرد شستم! »




















 
اعظم خانم: « وا ممو جون! نکن! بذار بریم خونه بعد. حرف در میارن ها! »
مموتی: « اعظم ... اعظم ... جون من ... یه ذره دیگه وایسا ... مدیریت کردم، الآن تموم میشه! »














مموتی: « حاجی داسیلوا، چند تا از خواهرای برزیلی رو تو کارناوال ریو دیدم، ماشالله  از خواهرای ونزوئلایی هم انقلابی ترن! این لرزشهایی که می دن، لرزه به اندام آمریکای جهانخوار میندازه. »
داسیلوا: « آره، آمریکا که هیچی، به بعضی جاهای من هم لرزه میندازه! »














مموتی: « بیا بریم پشت پرده، باهات کار دارم. »
لاریجانی: « به خدا اگه کاربدی بکنی داد می زنم، آقا همین بغل نشسته. »















لاریجانی (فردای عکس بالا): « فریب قد این کوتولۀ بی شرف رو نخورین، خایه هاش یکی این هواست! »














مقام معظم: « دکتر جون، خوب شنگولی ها، هنوز اون استکان عرقو نزده! »
مموتی: « آقا، غلط نکنم شما هم انگار دو سه پیکی زدی ها! از وجنات مبارک معلومه. »












فکر مموتی: « فرمایشات شما متین، ولی من که به این تخمم هم نیست! »
 













مموتی: « حاجی، گفتی این تو چقدر تـُن ماهی جا می شه؟ انتخابات بعدی با کیک و ساندیس، شاید تـُن ماهی هم پخش کردیم. »



مموتی نامۀ تصویری ١
http://gheyzhakekoli.blogspot.com/2011/08/blog-post_27.html



قیژک کولی
شهریور ١٣٩٠


۱۳۹۰ شهریور ۱۹, شنبه

سیدعلی کلید دار، کلیدو اونجات بذار!















مقام معظم رهبری به تازگی  فرمودند که کلید دار اصلی نظام هستند. اولاً معلوم شد که در کار کلیدداری هم مانند رهبری و نیابت امام زمان و شاعری (!) و غیره، کلاً ترکمان زده اند، چرا که میلیونها ایرانی از لای در زده اند به چاک و هنوز هم می زنند و آنهایی هم که داخل می شوند، همه جاسوسند!  

ثانیاً به ذهن من خطور کرد که ایشان فقط کلید نظام دستشان نیست. کلیدهای دیگری هم از دسته کلید بزرگشان آویزان است که جرینگ جرینگ شان همه جهان را گرفته است. چند تایشان که به ذهن این حقیر می رسد از این قرار است:

کلید بزرگترین شیره کش خانۀ جهان
کلید یکی از بزرگترین فاحشه خانه های جهان
کلید خطرناک ترین پیست اتوموبیل رانی جهان
کلید آلوده ترین باغ جهان که بیشتر درختانش را بریده اند و دریاچه اش را خشکانده اند 
کلید بزرگترین لات خانۀ جهان که طبیعتاً گنده لاتهای آن رهبرانش اند
کلید مادربه خطاترین جامعۀ کلاه برداران جهان (چه حکومتی، چه مدنی)
کلید یکی از بزرگترین گروههای بیکاران جهان
کلید بزرگترین مجامع متجاوزان به ناموس در جهان
کلید دومین سلـّاخ خانۀ جهان
کلید بزرگترین زندان سیاسی جهان
و یادم نرود:
کلید قفل شورت آهنی بانو خامنه ای!


در ضمن، اگر نمی دانستید مقام معظم شاعر هم هستند ( و چه (کس)شعرهای نغزی که نمی سرایند)، نگاهی به اینجا بیندازید:

http://gheyzhakekoli.blogspot.com/2011/08/blog-post_20.html


قیژک کولی
شهریور ١٣٩٠

۱۳۹۰ شهریور ۱۲, شنبه

آذربایجان دور اَیاغا!















آذربایجان! عجب ایپۆن قیْریْلدی         ظالیم مالـّا ثروتـۆوه ویْریْلدی
ائله چاپدی، یئدی، قارنیْن دوْلدوردی    استعمارگر آبروسونا قیْسیْلدی
باغلارووی بیچیپ، مَچید سالدیْلار      زیْرزیْریندان اعصابلارون جیْزیْلدی
اورمیه ده گـٶزل گـٶلۆن قورودی      یئری چیْخیْپ، گۆن آلتیندا جیْریْلدی
یاراسینا دوز تـٶکۆلدی، اوْت یاندی     نامردلردن گـٶی اۆرَگی سیْخیْلدی
آذربایجان! دیللـَن مه سن نه اوْلار؟     خبر گـَلـَر جوانلارون قیْریْلدی
ثروتلرۆن غارت اوْلدی، قوتولدی       داغ باشیْندا بابک قله ن ییْخیْلدی
آذربایجان دور اَیاغا آمان دی!           بیردن گۆردۆن نه کی وارون ییْغیْلدی
 

قیژک کولی
شهریور١٣٩٠


تـۆرکی دیلی سئوَ نلر! بورادا بیر گـٶز گـَزدیرون:
محمود بالایه خداحافظ

http://gheyzhakekoli.blogspot.com/2011/06/blog-post_12.html

راهنمای رسم الخط ترکی آذری در ایران:
 یـ       بیر     یک
 یـْ       قیـْز    دختر
 ئـ       یئـر    زمین
 و       بوز    یخ
 وْ       توْز    گرد
 ۆ       اۆز    صورت
 ٶ       اٶز    خود